درباره وبلاگ


من اینجادلم میخوادبادنیای بی رحم دردودل کنم شمام همکاری کنید... ممنون
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 159
بازدید کل : 41108
تعداد مطالب : 63
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


Untitled Document
دریافت کد خوش آمدگویی

کد متحرک کردن عنوان وب

Blog Icons Random Icons Random Icons
درد و دلهایی با دنیا2
فقط برای درد و دل کردن با دنیا




 

هرچه میخواهد دل تنگت بگووبنویس.....

 



جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 15:4 ::  نويسنده : صبا جهانگیریان

سلام دوستای خوبم..

خ.استم بگم روزمادرنزدیکه

حواسمون به مامان های زحمت کشی که خیلی وقت ها قدرشون روندونستیم باشه شایدچندسال دیگه چشم بازکنیمواونادرکنارمون نباشن...

فرشته های زمینی روزتون مبارک

همین.....



دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 19:14 ::  نويسنده : صبا جهانگیریان

یه ذره خجالتم خوب چیزیه

این عکس رو گذاشتم تا یه ذره از تاریخی چند صد سالمون خجالت بکشیم..

یه ذره از روی این پدربزرگ خجالت بکشیم..

مردم عزیز ما روز چهارشنبه سوری رفتن وبانارنجک آرامگاه این مرد بزرگو نشونه رفتن

خجالتم خوب چیزیه

شرمنده ام پدرم که به جای دیگران تو را نشانه می روند...



شنبه 3 فروردين 1392برچسب:, :: 15:49 ::  نويسنده : صبا جهانگیریان

سلام دوستان نمیدونم چی بگم اصلا برای چی دلم میخواد بنویسم...؟؟؟

هیچی

عیدتون مبارک همین



شنبه 3 فروردين 1392برچسب:, :: 15:47 ::  نويسنده : صبا جهانگیریان

یه روزی با یه امید خاصی این جارو راه انداختم برای اینکه به دنیا نشون بدم چقدر نامرده

برای اینکه بهش بگم چجوری داره ماروزیر پاش له می کنه از بچه های که توی اوج دردن وجوونا که دارن زیر تنهایی له میشن خداییش نامردی....

خیلییییییییییییی

 



شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: 1:41 ::  نويسنده : صبا جهانگیریان

من رفتم …

 

و تو  فقط گفتی برو به …!!!

 

مدت هاست که بی تابم

 

بی تاب بازگشت و کلام آخرت…

 

راستی…

 

به بسلامت بود یا به جهنم؟؟!



شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: 1:23 ::  نويسنده : صبا جهانگیریان

تو چه گفتی سهراب؟
قایقی خواهم ساخت ...
با کدوم عمر دراز؟
نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند
با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد
سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت
پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت
بیخیال قایق ....
یا که میگفتی ....
تا شقایق هست زندگی باید کرد؟
این سخن یعنی چه؟
با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد
ورنه این شعرو سخن
یک خیال پوچ است
پس اگر میگفتی ...
تا شقایق هست، حسرتی باید خورد
جمله زیباتر میشد
تو ببخشم سهراب ...
که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم
بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا
بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، نوجوانی پیرم
زندگی رویا نیست
زندگی پردرد است
زندگی نامرد است، زندگی نامرد است!



پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, :: 20:45 ::  نويسنده : صبا جهانگیریان

بعضی " آه " ها را هر چقدر هم که از ته دل بکشی
باز هم سینه ات خالی نمیشود
امروز سینه ی من
پر است از آن " آه " ها



پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, :: 14:35 ::  نويسنده : صبا جهانگیریان

درودی به زیبایی نام اهورامزدا،
به بزرگی فلات آریایی ،
به زرینی برگهای اوستا،
به بزرگی تاریخ پارس و به گرمی آتش مقدس زرتشت ،
هدیه به تو که از نسل کوروش و داریوشی .
جشن آریایی یلدا بر شما دوستان مبارک



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 20:13 ::  نويسنده : صبا جهانگیریان

قطره بارانم
من یکی هستم ولی یک از هزارانم
در پی پیوستن به جمع یارانم
قطره بارانم
فکر همراهی با سیل خروشانم
فکر تشنگی گلها در گلستانم
قطره بارانم
میتوانم چشمه های خشک را از نو بجوشانم
میتوانم سرزمین خشک را از نو برویانم
از گل بپوشانم
از نو برویانم
کوچکم اما دست دریا را همیشه پشت سر دارم
من به صبح روشن فردا امیدوارم
قطره بارانم
از تبار نو رس امیدوارانم
عاشق هر ذره ای از خاک ایرانم
قطره بارانم
میتوانم چشمه های خشک را از نو بجوشانم
میتوانم سرزمین خشک را از نو برویانم
از گل بپوشانم
از نو برویانم
کوچکم اما دست دریا را همیشه پشت سر دارم

من به صبح روشن فردا امیدوارم
قطره بارانم
از تبار نو رس امیدوارانم
عاشق هر ذره ای از خاک ایرانم
قطره بارانم

 

بچه ها امروز 2012/12/12 بود یه تاریخ خاص کاش امروز یه کمی خاص بود اما نبود



چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, :: 21:16 ::  نويسنده : صبا جهانگیریان